از یه جایی به بعد تو زندگی هممون دیگه اهمیتی نداره واسمون باد کنک باد کنن و شمع بچینن رو کیکمون ...تا تولدمونو جشن بگیرن ...
قلب من یاد تو افتاد...فقط تیر کشید! بازدید : 395
پنجشنبه 17 ارديبهشت 1399 زمان : 20:23
از یه جایی به بعد تو زندگی هممون دیگه اهمیتی نداره واسمون باد کنک باد کنن و شمع بچینن رو کیکمون ...تا تولدمونو جشن بگیرن ...
قلب من یاد تو افتاد...فقط تیر کشید!دوباره یه پیام دیگه...
هرسال این موقع ها...به دنیا میام!میپرسد؛هنوز از مریضی میترسی؟
python exercises part oneاز دستش عصبیم...کلافه ام...اما هر لحظه که به خود خودش فکر میکنم میگمهاااای فاطی !حواسته؟
و من به حکمت نامم فکر میکنم!گاهی به خودم میگم فاطمه ...بیدار شو زندگی تو رمانهای مزخرفی که میخونی نیس یا تو شخصیت اصلی همه داستانای دوقرونیت نیستی!و چه خوب که نیس و نیستی...ولی به قول اون آهنگ که میگفت:قلب سرد منطقیم حالا خرافاتی شده...گریههام و خندههام دیگه باهم قاطی شده!
شعر کودکانه رودخانه آهای آهای آی گرگه این رودخونه بزرگهبابا درست فهمیده الوند هیچ وقت واسه من کسل کننده نیس...و روح و روان خسته ام رو جلا میده...
این بار اخر است که برای شما میمیرم...سه شنبه ۹ ارديبهشت ۹۹
دیجی ممبر برترین سایت خرید فالوور ایرانیاز صبح همه میز نیمکتا رو چیدیم دور تا دور کلاس...
دنیا خیلی کوچیکه دوست من!امروز خیلی کارا کردم...
خاطره هایی که همیشه شیرینن...تعداد صفحات : 2